جدول جو
جدول جو

معنی خایه مالی - جستجوی لغت در جدول جو

خایه مالی
(یَ / یِ)
تملق. چاپلوسی. چاپلوسی سخت با دنائت. تملق رذیلانه:
هرآنکه بی خبر از فن خایه مالی شد
دچار زندگی سخت ونان خالی شد.
عشقی.
نه ریش تراکه ریشخندت سازم
نه خایه تو را که خایه مالیت کنم.
؟
لغت نامه دهخدا
خایه مالی
چاپلوسی، تملق
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ دَ / دِ)
متملق و چاپلوس. سخت با دنائت و پستی
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ یِ)
کنایه از آب است. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نَ جَ)
شاخه ای از تیره پولادوند هیهاوند از طایفۀچهارلنگ بختیاری. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 76)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
شغل ساده مال. رجوع به ساده مال شود
لغت نامه دهخدا
عمل خاک مال کردن و خاک مال شدن
لغت نامه دهخدا
(بَ یِ وَ دَ)
تملق رذیلانه گفتن. تملق با دنائت گفتن:
نه ریش ترا که ریشخندت سازم
نه خایه ترا که خایه مالیت کنم.
؟
لغت نامه دهخدا
تصویری از ساده مالی
تصویر ساده مالی
شغل ساده مال عمل ساده مال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خایه مال
تصویر خایه مال
چاپلوس، متملق
فرهنگ فارسی معین
چاپلوس، زبان به مزد، متملق، پست، لئیم
فرهنگ واژه مترادف متضاد
شستن ظرف با خاک و آب برای از بین بردن چربی
فرهنگ گویش مازندرانی
آماده کردن گل و کاه و آب برای گل اندودن کردن خانه
فرهنگ گویش مازندرانی